

برای بزرگنمایی کلیک کنید (اعتبار: آدام گلت)
نیل بردبری، استاد فیزیولوژی است که اولین کتاب او، طعم سم، از داستانهای سموم و سموم به عنوان وسیله ای برای توضیح فرآیندهای فیزیولوژیکی استفاده می کند و توضیح می دهد که چگونه هر سم آنها را مختل می کند. اپیزودهای وحشتناک مثل قاشق ضرب المثل قند است که دارو را کم می کند. به نظر می رسد بردبری فکر می کند که مردم تنها زمانی در مورد فیزیولوژی انسان مطالعه می کنند که ابتدا به داستان هایی نگاه کنند که نشان می دهد علم خسته کننده نیست و در واقع می تواند خطرناک و تند باشد. شاید حق با او باشد.
هر فصل بر روی یک مولکول کشنده و قاتلانی که از آن استفاده کردهاند تمرکز میکند و سپس توضیح میدهد که چگونه میکشد. بنابراین ما می آموزیم که چگونه سیگنال های الکتریکی در امتداد سلول های عصبی منتشر می شوند و سپس از طریق سیناپس ها توسط انتقال دهنده های عصبی منتقل می شوند. این امر در سر برای آتروپین، سمی در لباس خواب مرگبار که انتقال دهنده عصبی استیل کولین را مسدود می کند، و دوباره در سر برای استریکنین، یک قاتل محبوب موش که مانع انتقال دهنده عصبی گلیسین می شود، دیده می شود. ما در مورد تنفس هوازی در سر برای سیانید یاد می گیریم که از استفاده از اکسیژن برای تولید انرژی توسط میتوکندری در سلول های ما جلوگیری می کند. و ما در مورد سنتز پروتئین در سر برای ریسین می خوانیم، که ریبوزوم ها را از بین می برد، مجتمع هایی که مسئول تجمع پروتئین ها در هر سلول هستند.
جایگزین بهتری؟
به عنوان یک ابزار آموزشی برای آموزش فیزیولوژی، کتاب شیرین است، اما همین. از دبورا بلوم کتاب مسموم کننده برای تولد سم شناسی و پزشکی قانونی است. خاک مشابهی را می پوشاند، اما بسیار جذاب تر است.
6 پاراگراف باقی مانده را بخوانید نظرات